از اونجايي كه اصلا معني نداره يه حاج آقا واسه يه نامحرم پيغام خصوصي بذاره و خلاصه براي تنوير افكار عمومي، اين پيام رو علني مي كنيم تا درس عبرتي باشد براي سايرين.


حاج آقا نوشته:

"سلام
خیلی وقته چیزی ننوشتم اینجا اینقدر تلخ مینویسی که دلم نمیخواهد چیزی بنویسم آدمها با تلقین هم میتونن زنده بمونن هم درمان بشن اگه دوست نداری همش اینجوری باشی یکم سعی کن جور دیگه باشی یا لااقل به خودت تلقین کن به جای همه اون پیتزاها  یه لطف بهم بکن یکم فکر کن به حرفهام اینقدم چ... ناله نکن یکم مثبت بنویسی میــــــــــــــــــــــــمیری؟ اه حالم بد شد."


منظور حاج آقا از اون چ... ناله همون چس ناله خودمونه ولي چون كلا ايشون خيلي مثبتن از الفاظ قبيحه استفاده نمي كنن.

ولي هرچي فكر مي كنم مي بينم بيراه نگفته بنده خدا و به همين سبب از خودم خجالت مي كشم؛ ولي واقعا جور ديگه اي بودن و مخصوصا جور خوبي بودن اين روزا كار راحتيه؟ اگه واقعا راهي داره دوست دارم منم راهشو پيدا كنم و مثبت انديشي و مثبت نويسي و مثبت گويي و ... (نوشتنش هم حالمو بد مي كنه) رو ياد بگيرم.

اما يه چيز حاج آقا...وقتي صبح تا شب مجبوري براي اين كه حال بقيه رو از اين بدتر كه هست نكني سعي مي كني حال خرابت رو پنهان كني، رواست اينجا هم مجبورم كني كه حفظ ظاهر كنم؟ در نتيجه اگه مي خواي روي خوشم رو (حداقل خوش ترم رو) ببيني تشريف بيارين تا بدهي هاي پيتزا رو تقديم كنم چون كه بعيد مي دونم اون دنيا پيتزا پيدا بشه. چون شنيدم همه ش شير و عسل و خلاصه شيريني جات مهيا كردن واسمون.